شب شده ساكته دوباره خونه مي گرده دل دنبال يك بهونه
مي گرده باز گنجه ي خاطراتو پي يه حرف ناب و عاشقونه
عكس تو رو باز مي ذاره روبروش كه تا ته شب واسه تو بخونه
دلم تو التهابه كه چه جوري قدر چشاي نازتو بدونه
تو عصري كه قحطي عطر ياسه اما به جاش دوست دارم گرونه
كافيه اسمتو يه جا ببينم تا حس شعرم بزنه جونونه
من نمي تونم بگم اندازه شو اينو فقط شايد خدا بدونه
محاله كه عشق ما رو ندونن برو سوال كن از گلاي پونه
اگه بخوان خيلي كم از تو بگن مي گن همون كه خيلي مهربونه ؟
بي خبري تو ولي از حال من ميندازم اينو گردن زمونه
چقدر حسوديم مي شه وقتي همه بهم مي گن دل تو پيش اونه ؟
من خودم باز مي زنم به اون راه مي گم بياريد واسه من نشونه
اما تا كي فريب بدم دلم رو اون داره كلي آدرس و نشونه
مهم ولي تويي كه اسم نازت با من يه جايي پشت آسمونه
اونا نمي دونن ستاره هامون دوتاس ولي توي يه كهكشونه
نظرات شما عزیزان: